فهرست مطالب

نشریه پژوهش های سیاسی
سال چهارم شماره 2 (پیاپی 10، تابستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/05/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید مهدی ساداتی نژاد*، ناهید قمریان صفحات 8-28

    هویت ملی یکی از عالیترین سطوح هویتی برای هر فردی است که به لحاظ سلسله مراتبی برتر از سایر سطوح هویتی (هویت فردی و هویت اجتماعی) قرار گرفته وعواملی مانند تاریخ، فرهنگ، فضا، زمان، دین...  در ساخته شدن آن نقش دارند. از میان منابع تشکیل دهنده هویت ملی، فرهنگ از مهمترین عوامل آن است به طوری که هنگامی فرد در مقابل سوال از چیستی هویت ملی خود قرار بگیرد، خود را متعلق به کشوری میداند که به آن تعلق فرهنگی دارد. اما در عصر جهانی شدن و با فشردگی فضا و زمان، شکلگیری فرهنگهای مجازی، توسعه و گسترش رسانه ها و ابزارهای اطلاعاتی بحث فرهنگ و هویت ملی وارد فاز جدیدی شده است. برخلاف گذشته، امروزه رسانه ها و شبکه های اطلاعاتی و ارتباطی یکی از منابع اصلی شکلدهنده به فرهنگ و به تبع آن هویت ملی افراد شده اند. دیگر اهمیت فضا و زمان کمرنگ شده و به دنبال آن افراد تجربه های جدیدی از چندگانگی فرهنگی و هویتی را تجربه می کنند. در این نوشتار ما بر اساس مفهوم جامعه شبکهای مانویل کاستلز و نیز مفهوم هویت چهل تکه داریوش شایگان بر این مفروض استدلال خواهیم نمود که: فرهنگ و هویت ملی در عصر کنونی یک برساخته فرهنگی اجتماعی است. اکنون هویت ملی  به مانند گذشته برترین شکل هویت فرد نیست و تنها یکی از منابع هویتی فرد در کنار دیگر منابع هویتی است که از فضای جهانی شده و جوامع اطلاعاتی کنونی تغذیه می کنند. در راستای مفرض خود بر اساس مفهوم "جامعه شبکه ای" مانویل کاستلز و "هویت چهل تکه" داریوش شایگان بر این ایده استدلال خواهیم کرد که در جوامع شبکه ای شده کنونی با توجه به دسترسی آسان و آگاهی همگان از فرهنگ های مختلف، هویت افراد چهل تکه شده و دیگر هویت های یکدست و منسجم نداریم. هر اندازه که هویت و فرهنگ افراد متکثرتر شود، هویت ملی نیز به معنای متعارف آن دچار چالش شده و دیگر سخن از هویت ملی اصیل امری تاریخی است.

    کلیدواژگان: هویت ملی، جهانی شدن، جامعه شبکه ای، فرهنگ
  • هادی آجیلی*، سمیه بهرامی صفحات 29-59

    از آنجا که مرکز ثقل روابط بین‏ الملل، مقوله‏ ی قدرت و حفظ و تقویت آن در تمامی ابعاد است، سازمان‎های بین‎المللی به‎عنوان بازیگران جدید صحنه‎ی بین‎الملل نیز همچون بازیگران سنتی این عرصه، در حیطه‏ی قدرت و سیاست قدرت جای می‏ گیرند. چنین تفسیر واقع‏گرایانه‏ ای بیان می ‏دارد که در سراسر تاریخ، سازمان ‏های بین ‏المللی همواره ساختار جهانی قدرت دوره‏ ی معین را منعکس می ‏سازند. بر این اساس، سازمان‏های بین‏ المللی ساخته و پرداخته‏ ی قدرت‏ های امپریالیستی هستند که می‏ خواهند از این طریق ضمن حفظ و گسترش قدرت خویش، جنبه‏ ی حقوقی و مشروعیت‏ ببخشی برای اقدامات امپریالیستی و مداخله‏ جویانه‏ ی خود کسب کنند. وقوع جنگ دوم جهانی که نفوذ سیاسی و اقتصادی ایالات متحده را جایگزین نفوذ و قدرت اروپا در بسیاری از نقاط جهان نمود، برخی از صاحب‏ نظران آمریکایی را بر آن داشت تا با غیرعاقلانه پنداشتن بازگشت به وضعیت انزواجویانه‏ ی پیشین، حفظ و گسترش هژمونی جهانی آمریکا را در دستور کار خویش قرار دهند. بنابراین از آنجا که هژمونی جهانی، نیاز به منابع جهانی نیز خواهد داشت، ایالات متحده از همان لحظات پایانی جنگ در صدد برآمد تا با ایجاد یک سیستم اقتصاد جهانی، این نیاز خویش را جامه‏ ی عمل پوشاند و در این راه، اقدام به تاسیس و تشکیل نهادهای مالی بین‏ المللی نمود که در راس آنها صندوق بین‏ المللی پول و بانک جهانی قرار داشت که از ابتدا تا کنون، بیش از حد بر دیدگاه‏ های واشنگتن تکیه داشته‏ اند. ایالات متحده با دیکته کردن اهداف و خواسته ‏های خود بر نحوه‏ ی عملکرد صندوق و بانک جهانی در قالب جهت‏دهی سیاسی وام‏ها و تعیین ساختار اداری و تصمیم‏ گیری آنها و نیز در سطحی فراتر، با تحمیل ساختار اقتصاد جهانی مطلوب خویش از طریق تصمیمات و عملکردهای این دو نهاد بر دیگر کشورها، در صدد است تا به گونه‏ای موثر مسایل بین‏المللی را در راستای مقاصد توسعه‏ طلبانه ‏ی خود حل‏وفصل نماید. بنابراین موسسات مالی بین‏ المللی در نهایت با ایفا نمودن نقش پلیس مالی امپریالیسم آمریکایی، تداوم بخش سلطه و هژمونی جهانی ایالات متحده خواهند بود.

    کلیدواژگان: موسسات مالی بین‏ المللی، هژمونی، صندوق بین ‏المللی پول، بانک جهانی، ایالات متحده آمریکا
  • محمدکریم یوسف جمالی*، مسلم بیژنی صفحات 60-78

    برخی از نویسندگان، دولت مطلقه را نخستین صورت تجسم دولت مدرن می دانند. در تاریخ اروپا و در فاصله اضمحلال فیودالیته و پیدایش نظام سرمایه داری، نوع ویژه ای از دولت پیدا شد که از آن به عنوان دولت مطلقه یاد میشود. به عبارت دیگر دولت مطلقه، نوع حکومتی بود که بعد از رنسانس در اروپا ایجاد شد و شکل مدرن آن در ایران در زمان رضا شاه به وجود آمد. دولت رضاشاه نخستین دولت مدرن مطلقه در ایران بود و با آنکه برخی از ویژگی های آن ریشه در گذشته داشت لیکن نظام سیاسی جدیدی به شمار می رفت. حکومت رضاشاه با متمرکز ساختن منابع و ابزارهای قدرت، ایجاد وحدت ملی، تاسیس ارتش مدرن، تضعیف مراکز قدرت پراکنده، اسکان اجباری و خلع سلاح عشایر، ایجاد دستگاه بوروکراسی جدید و اصلاحات مالی و تمرکز منابع اداری، مبانی دولت مطلقه مدرن را به وجود آورد.  هدف این پژوهش بررسی سیر تکوینی دولت مطلقه در ایران می باشد. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات بر اساس منابع کتابخانه ای و اینترنتی می باشد.

    کلیدواژگان: دولت مطلقه، دولت مدرن، رضاشاه، ارتش
  • سید جواد امام جمعه زاده، طاهر جعفری، وحید جعفری صفحات 79-96

    مسلما اهمیت وحدت ملی و اتحاد جامعه برای مردم هر کشور از جایگاه خاصی برخوردار است. بدون وحدت ملی، بقاء و حیات کشور و ملت، امکان پذیر نیست . پرواضح است که عوامل گوناگونی و متعددی در ایجاد وحدت ملی موثر هستند . هدف موردنظر دراین مقاله بررسی مولفه ها و ویژگیهای بنیادین فرهنگ سیاسی ایرانیان و چگونگی شکلگیری و نهادینه شدن آن در نتیجه سیطره حکومتهای استبدادی و قبیلهای در مردم ایران و تاثیر این ویژگیها بر وحدت ملی در چارچوب تیوری لوزی انسجام درونی است . براساس نتایج این تحقیق، در ایران، با توجه به سابقه طولانی حکومتهای استبدادی و قبیلهای، نوعی فرهنگ مبتنی بر بیاعتمادی، مطلقنگری، خودمداری، فردگرایی منفی، حذف و تخریب، خشونت و غیره را رواج دادهاند.استمرار و تداوم این نوع حکومتها منجر به نهادینه شدن این نوع فرهنگ در نزد نخبگان و توده مردم گردیده است به گونهای که این نوع فرهنگ سیاسی در تاریخ رشد و تکوین خود، به یک متغیر مستقل تبدیل شده است. این نوع فرهنگ، تاثیر مخرب و غیرسازندهای در تحقق اجماعنظر میان نخبگان و وحدت ملی دارد. لذا تحول در فرهنگ سیاسی برای رسیدن به وحدت ملی یک ضرورت محسوب می شود.

    کلیدواژگان: وحدت ملی، اجماع نظر، فرهنگ سیاسی، انسجام درونی
  • رسول فرامزی*، حمید کشاورز صفحات 97-115

    امروزه دامنه شبکه های اجتماعی به گونهای در بین کاربران رواج پیدا کرده که میلیونها نفر را به عضویت خود درآورده  چنان که این شبکه ها به سرعت در بین مخاطبان خود جای باز نمودهاند و به بخش جدایی ناپذیر زندگی اغلب کاربران خود بدل گشتهاند. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش شبکه های اجتماعی در احساس امنیت اجتماعی افراد می باشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، روش پیمایشی مبنای گردآوری داده ها قرار گرفته است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS  و روش آماری نظیر تحلیل واریانس و آزمون تفاوت میانگین ها استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی دانشجویان ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهد که بین متغیرهای جنسیت، وضعیت تاهل و قومیت با احساس امنیت اجتماعی نیز ارتباط معناداری وجود دارد.

    کلیدواژگان: شبکه های اجتماعی، اینترنت، فیس بوک، احساس امنیت اجتماعی
  • محسن کرمی ناوه کش، عباس علیپور صفحات 116-141

    جهانی شدن به عنوان روندی غیر قابل انکار در دهه های پایانی قرن بیستم حضور خود را به رخ کشیده و تاثیر عمیق و گستردهی خویش را بر حوزه های مختلف اقتصاد، سیاست و فرهنگ گسترانده است. به واسطهی بستر تاثیرگذاری بر همین حوزه های مهم، جهانی شدن دارای تبعات و آثار غیرقابل انکار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی شده و یا خواهد شد. بی شک پدیده مهمی چون جهانی شدن حاصل کوله باری بزرگ از تحول و تغییر برای کشورها و دولتهایی است که در جو، ملیت و حاکمیت ملی خویش زیست کردهاند. جهانی شدن در حقیقت تمامی ساختارهای بومی، محلی و شاکله هویتی و نیز باورهای ملل را به چالش کشیده و در کنار اینها متحول کننده زیرساختهای اقتصادی، سیاسی و مذهبی میگردد. حال در اینجا سیوالی که به ذهن متبادر میشود این است که کشورهای جهان سوم در مواجهه با پدیده جهانی شدن با چه چالشها و بحرانهای سیاسی و امنیتی روبرو می باشند؟ در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و پس از جمع آوری مطالب و مقایسه اطلاعات و تجزبه و تحلیل آنها تاثیر متغیر مستقل (پدیده جهانی شدن) را بر متغیر وابسته (ساختار سیاسی امنیتی کشورهای جهان سوم) مورد واکاوی قرار خواهیم داد و اینطور استدلال خواهیم کرد که پدیده جهانی شدن موجب دگرگونی سیاسی امنیتی در کشورهای جهان سوم خواهد شد

    کلیدواژگان: جهانی شدن، ساختار سیاسی امنیتی، کشورهای جهان سوم
  • مهری هاشمی*، بهروز انصاری صفحات 142-162

    پژوهش حاضر  با هدف تجزیه و تحلیل تاثیر رسانه های جمعی بر فرهنگ عمومی از نگاه شهروندان شهر اراک صورت گرفته است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، روش پیمایشی مبنای گردآوری داده ها قرار گرفته است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های آماری تحلیل واریانس و رگرسیون چندگانه استفاده شد. چارچوب نظری این پژوهش برگرفته از «نظریه کاشت» در قالب دیدگاه های اثباتی می باشند. برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش از روش آلفای کرونباخ و در جهت روایی از روایی صوری استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش رابطه معنیداری بین رسانه های جمعی با فرهنگ عمومی وجود دارد. یافته ها حاکی از آن است که بین میزان استفاده از روزنامه (36/0=r)، اینترنت (64/0=r)، تلویزیون(23/0=r)، رادیو(33/0=r)، ماهواره(66/0=r) و موبایل (40/0=r) با فرهنگ عمومی ارتباط معناداری وجود دارد. در حالیکه بین میزان استفاده از کتاب و مجلات با فرهنگ عمومی رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر وابسته مستقیما تحت تاثیر تلویزیون (42/0=Beta)، ماهواره (35/0=Beta)، روزنامه (19/0=Beta)، اینترنت (16/0 =Beta) و موبایل (08/0=Beta) قرار گرفته است.

    کلیدواژگان: فرهنگ، فرهنگ عمومی، رسانه های چاپی، رسانه های الکترونیکی
|